سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم را ، دفترم را دوست دارم
واین طبع ترم را دوست دارم
چقدر اینکه برایت ، در زیارت
غزل می آورم را دوست دارم
یکی از این سحرها شاعرم کرد
سحرهای حرم را دوست دارم
سحرها در شبستان گوهرشاد
نماز مادرم را دوست دارم
نگینش را همین مشهد خریدم
اگر انگشترم را دوست دارم
میان زائران دل شکسته
غم ِ دور و برم را دوست دارم
کنیز خواهرت هستم که گفتی
کنیز خواهرم را دوست دارم
به لطف  آن سه باری که می آیی
جهان دیگرم را دوست دارم
شفا می خواستم اما کنارت
همین که بهترم را دوست دارم
وداعی نیست در رسم کریمان
سلام آخرم را دوست دارم


*ویرایش شد

 

 
 


نوشته شده در  شنبه 92/6/16ساعت  4:36 صبح  توسط زهرا بشری موحد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
جبهه ی ما نداشت آتش بس
محرم
مناجات
راهی که از سر گرفتیم
دوبیتی فاطمی
برای «فتح خون»
هر بار مشهد می آیم
برای همسرم
این است حال زائر دلتنگ سامرا
صفرنامه
بشنو از نَی غربت دزفول را
جهت ثبت در تاریخ
از امشب آب خوردن سخت میشه
مَثَل الإمام مَثَل الکعبه
برای شحنه ی نجف
[همه عناوین(63)]